خداوند دانا و توانا را سپاس، که در آزمون بزرگی دیگر، ملت آگاه و مصمّم ایران را، به پیروزی رسانید؛ ... بار دیگر مردمسالاری دینی را در چهره درخشان و پر اقتدار خود، به جهانیان نشان دهند[1].
ایران اسلامی، به ملت خود میبالد و به استحکام مقرّراتی که این فرصتهای مغتنم را برای قدبرافراشتن و تجدید قوای ملی فراهم آورده است، سرمیافرازد.[2]
اینجانب وظیفه خود میدانم که از این لبیک عمومی به فراخوان نظام اسلامی سپاسگزاری کنم و پاداش و هدایت الهی برای مردمی که این جمعه پُرکار و پرشکوه را آفریدند مسألت نمایم[3].
کلیدواژههای کلام مقام معظم رهبری، قضاوت ایشان را درباره نقشآفرینی روز هفتم اسفندماه، به خوبی نشان میدهد: جمعه پُرکار و پُِرشکوه، لبیک عمومی به فراخوان نظام اسلامی، آزمونی بزرگ، ملت آگاه و مصمّم ایران، بالیدن ایران به ملت خود، استحکام مقرّرات نظام، فرصتهای مغتنم قدبرافراشتن و تجدید قوای ملی، پیروزی مردمسالاری دینی در چهرهای درخشان و پُراقتدار. این مفاهیم بقدری روشن و مستحکم است؛ که بدون نیاز به تبیین و تفسیر، میزان خرسندی و رضایت ولیّ امر را از عملکرد ملت ایران، انعکاس میدهد.
* نگاه یک:
با اتمام کار انتخابات و اعلام نتایج آن- بویژه در تهران- موضعگیریها و قضاوتهای منفی از سوی برخی دستاندرکاران، کارگزاران و حامیان جناحهای رقیب، آغاز شد.
گرچه در ادبیات دینی ما، مفهوم برنده و بازنده- مطابق آنچه در ادبیات غرب مطرح است- معنایی ندارد؛ و تنها مسابقه و رقابت، بر سرِ کار خیر و خدمت به مردم و جلب رضایت پروردگار، یک عمل بزرگ عبادی است؛ با این حال، صفحات روزنامهها و سایتها و شبکههای اجتماعی، مملوّ از ادبیاتی اینگونه شد؛ و گاه با خروج از مرز انصاف و عدول از نگاه منافع ملی، به خطّ و نشان کشیدن برای طرف مقابل پرداختند. هر چند که حضور افراد دانا و مصلحت اندیش و خیرخواه در هر دو جناح، و بیان مواعظ و مواضع شرفتمندانه و غیرتمندانه و از جایگاه انقلاب اسلامی، تا حدّی، در کاستن از التهابها و جهتدهی احساسات ناشی از پیروزی یا شکست، تأثیرات مثبت و مؤثری برجای گذاشت.
در یک نگاه آسیبشناسانه، پارهای از این اتفاقات، قضاوتها و ارزیابیها، به اختصار مورد اشاره و بررسی قرار میگیرد:
1- بحث اریستوکراسی و اشراف سالاری، یکی از دغدغههای جدّیِ مطرحشده، در این ایام بود. اگر ثروتمندان جامعه، با اتکا به ثروت و قدرت ناشی از آن- و نه داشتن شایستگیهای اصیل- بتوانند به سازماندهی آراء مردم بپردازند و در تعیین سرنوشت انتخابات، نقشآفرینی نمایند؛ یک تهدید جدی برای آینده انقلاب است و موجب ابراز نگرانی دلسوزان اسلام و سربلندی ملت، گردیده است.
این جریان، به عنوان مکمل و متمّم جریان غربگرا و غربزده، اگر میدان عمل پیدا کند؛ چالش بزرگی برای خطّمشی اصلی انقلاب و پشت پا زدن به اقشار متوسط و ضعیف جامعه- به عنوان حامیان اصلی انقلاب، که بار همه مصائب و سختیهای انقلاب در نزدیک به چهار دهه بر دوش آنها بوده است- محسوب میشود.
هنوز فریادها و هشدارهای حضرت امام خمینی (ره) در مورد حاکمیت صاحبان زر و زور- به عنوان تهدید اصلی آینده انقلاب- در گوش جان ملت و بویژه نسل اولیها، پژواک دارد. در این ایام، این نگرانی، بروز و ظهور بیشتری پیدا میکند که اگر توزیع پول و نماینده سفارشی درستکردن، رواج پیدا کند؛ و قبح این عمل بریزد و روشهای تبلیغات انتخاباتی غربی و رقابتهای غیراخلاقی، جایگزین ملاکها و معیارهای اسلامی و انقلابی گردد؛ چه کسی پاسخگوی خون مطهر شهدا و آرمانهای بلند امام و امت، خواهدبود؟!
2- امید به بهبود وضعیت اقتصادی در ثروتمندان و سرمایهداران، ناشی از رویکردهای اقتصادی دولت و بیان و ارائه نسخههایی نظیر «شفابخشی انحصاری اقتصاد لیبرالی برای ایران» و آمد و رفت پُرتعداد هیئتهای غربی و اروپایی- بدون دستآورد معتنابهی برای عموم ملت- و تقویت انگیزه آنها برای همکاری با دولت و ورود به صحنه سیاسی و اجتماعی کشور با رویکرد مزبور، از جمله عوامل جابجایی آرای انتخابات- بویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران- محسوب میشود. از مبلغ اندکی که قرار است (یا احتمالاً) غربیها به عنوان پاداش برجام، به دولت بدهند؛ بخش اعظم آن (حدود 10 میلیارد دلار)، صرف خرید هواپیما از پلیس بد مذاکرات هستهای [دولت فرانسه] و خرج کردن برای رفاه و آسایش پولدارها و 5 درصد افراد طبقه بالای جامعه شد.
این رخداد، به عنوان شاهدی دیگر، برای تفسیر فوق، مورد تجزیه و تحلیل صاحبنظران و حتی عموم ملت، قرار گرفته است. البته از پرداختها و ویژه خواریها و تسهیلات اعطایی دیگری و در بخشهای دیگر، برای این طبقه، یاد میشود و فهرستهایی ارائه میگردد.
روحیه بسیار بالا و خوب و شادِ برخی از شرکتکنندگان در مناطق شمال و شمال غرب تهران و صبر و تحمل فراوان آنها و با روی گشاده ماندن در صف رأی برای چندین ساعت و برگزاری پیکنیک خانوادگی و گعدههای دوستانه و تقسیم شادیها و ...؛- که ناشی از رضایت خاطر و امیدواری این قشر از جامعه به آیندة موردانتظار، تلقی میشود- از جمله پدیدههای قابل توجه این انتخابات بود. در صورتی که دیگر ساکنان این مناطق، بیحوصلگیها، پرخاشگریها و حتی ناسزاگوییهای بسیاری را از اعضای این قشرِ برگزیده!!، حتی در صفهای چند نفریِ نانوایی یا سبزی فروشی محل، به صورت مکرر مشاهده نمودهاند!!
3- طبقات متوسط و ضعیف جامعه- که از عملکرد دولت در بخش اقتصاد ناراضی هستند- و فقیرانی که فقیرتر شدهاند و رفتارهای سیاستزده دولت و غفلت از وضع رفاه و معیشت آنان، در آنها ایجاد نارضایتی کرده؛ انگیزه شرکت در انتخابات را از دست داده و آن را به نوعی اعلام اعتراض به عملکرد دولت محترم میدانند.
متقابلاً طبقات مرفه جامعه- و بویژه در تهران-، از یک طرف دغدغه اقتصادی ندارند؛ از سوی دیگر، جهتگیریها و عملکرد اقتصادی دولت را به نفع خود و موجب رونق کسب و کار و افزایش سود و منافع تضمین شدهترِ خود میدانند؛ از جنبه دیگر، ضمن اینکه از جهتگیریهای کلی انقلاب، ناراضی و نگران بوده و از لحاظ سیاسی با خط مستقیم انقلاب زاویه داشته، دل در گرو غرب گذاشته و خواب رابطه با غرب و رفاه غربی و طبقات برگزیده در مدل غربی توزیع ثروت را میبینند؛ و عملکرد دولت در برابر غرب و کرنش سیاسی قهرمانانه- به جای نرمش سیاسی قهرمانانه- را مشاهده کرده و از خود بیخود شده و سر ذوق آمدهاند؛ میدان را برای ابراز مخالفت با مسیر اصلی انقلاب و حمایت از جریان غیرانقلابی حاکم، خالی و مناسب دانسته، رأی خود را تعیینکننده، احساس کردهاند. حتی از منظر برخی از اینها، شاید بهترین حالت، سقوط انقلاب و حاکمیت دوباره آمریکا و غرب و ایجاد آخور مشترک برای غارت منافع ملت و دادن استخوانی به غربزدهها است؛ اما به مصداق «ما لایدرک کله لایترک کله»، اگر به آن ایدهآل نهایی و مطلوب واقعی، دسترسی وجود ندارد؛ ولی بر سر قدرتآوردنِ کسانی که با افکار و اندیشهها و آرمانها و جهتگیریهای آنها، سازگاری بیشتری دارند؛ از در قدرت قرارداشتن تندروهای غرب ستیز!! و استقلال طلب!!، راحتتر و قابل تحملتر است.
4- در دورههای قبلی انتخابات، غربیها و رسانههایشان، از مردم میخواستند که در انتخابات شرکت نکنند؛ اما اینبار، دعوت به شرکت پرشور در انتخابات میکردند!! بدیهی است کسانی که صرفاً به دعوت بی.بی.سی و وی.او. ای پای صندوق بیایند- ولو بسیار اندک-؛ با کسانی که به دعوت رهبری و مراجع و خانواده شهدا و با دغدغه عزت کشور و ملت، در انتخابات شرکت کنند؛ رأی متفاوتی خواهند داشت.
ضمن اینکه هشدار آگاهانه و دلسوزانه مقام عظمای ولایت نیز، این دوره را تا حدی متفاوتتر از دورههای قبل، معرفی میکنند و از نقشههای شوم دشمن برای ملت ایران، پرده برمیدارند: آمریکاییها به این انتخابات، چشم طمع دوختهاند؛ اینها در ایران دنبال تحوّلاند؛ ما هم دنبال تحوّلیم. بنده بارها گفتهام که جامعه نمیتواند ساکن بماند؛ باید پیش برویم؛ تحوّل پیدا کنیم؛ تغییر پیدا کنیم؛ منتها تحوّل ما، بهسمت اسلامی شدن کامل [است]؛ چون الان اسم ما اسلامی است! امّا خب، خیلی راه داریم تا اسلامی کامل بشویم؛ مرتّب باید پیش برویم و روزبهروز نزدیکتر بشویم به آن اهدافی که نبی مکرّم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) برای جامعه اسلامی، معیّن و مقرّر کرده است؛ باید تلاش کنیم. ما هم معتقد به تحوّلیم؛ امّا تحوّل آنها، ضدّ تحوّل ما است؛ آنها که میخواهند تحوّل در ایران انجام بگیرد؛ یعنی ما از آن اهداف، دائم دور بشویم؛ هرچه نزدیک شدیم دور بشویم؛ مدام عقبگرد کنیم و برویم بهسمتی که آنها میخواهند. چشم طمع دوختهاند.[4]
5- لیستی رأی دادن، رویه خوبی بود؛ که در این دوره از انتخابات، مورد توجه ویژه قرار گرفت و حتی مقام معظم رهبری در دو سخنرانی خود، به نوعی آن را مُجاز دانسته و در شرایط خاصی، به آن توصیه فرمودند. اما این مهم، که به چه لیستی رأی داده شود و کسانی که آن لیستها را ارائه کردهاند آیا صلاحیت لیست دادن داشتهاند یا نه؛ از جمله مباحث چالشبرانگیز این انتخابات بود. پرواضح است که حماسه بزرگ ملت، دو بخش داشت:
اول) حضور حداکثری
دوم) انتخاب اصلح
لذا میتوان ادعا نمود: کسانی که آمدند و فقط حماسه حضور را، محقق کردند؛ اما به هر دلیلی به انتخاب اصلح توجه نداشته، یا در انتخاب خود- از سر بیتوجهی- مرتکب اشتباه شدهاند؛ نماز خود را شکسته خواندهاند!![5] البته آنها هم، مأجور هستند؛ اما طبیعی است که اجر و پاداش آنها، به مقدار آوردهشان و نه به مقدار کامل، خواهدبود!
6- علیرغم دعوت از تهرانیها به مسافرت نرفتن! و دعوت از غیرتهرانیها برای رأی دادن در تهران!، از 5/8 میلیون تهرانی صاحب رأی، حدود 4 میلیون نفر، شرکت کردند (50 درصد). از این تعداد، حداکثر، 50 درصد افراد به سرلیست محترم اصلاحات رأی دادند (یعنی 25 درصد واجدان شرایط). تفاوت آراء دو سرلیست نیز، حدود یک سوم است؛ و لذا این اعداد و ارقام با توضیحات فوق و در شهر تهران، اتفاق مهمی تلقی نمیشود. بنابراین، آنچه در تهران مشاهده شد؛ ثابت ماندن درصد شرکت کنندگان و تغییر ترکیب آنها و جابجایی آراء بوده است. لذا اعلام پیروزی شگرفی که باید در مدح و توصیف آن، صدها جلد کتاب نوشت و پیام آن را- به عنوان مکمل پیام انتخابات 1392- به درستی درک کرد و ... از یکسو؛ و احساس شکست و به زمین و زمان بدبین شدن؛ و تقصیر را به گردن برخی از دوستان انداختن و آنها را متهم به زدن گل به دروازه خودی کردن؛ و کشمکشهای درونخانوادگیِ توان سوز و کسلکننده ایجادنمودن؛ و یا از روی ناآگاهی و غفلت و یا خدای ناخواسته در نقش عوامل نفوذی، مسئول تخریب اعتقاد و اتحاد نیروهای مؤمن و وفادار به خط مستقیم انقلاب اسلامی شدن، از سوی دیگر؛ مواضعی ناشی از درک نادرست حوادث و یا چشم بستن بر واقعیتها و نوعی تجاهلِ خسارتبار است.
7- شایسته است دلسوزان اسلام و انقلاب، برای داشتن تحلیل درست و واقعی از رخدادهای انتخابات هفتم اسفندماه- بویژه در تهران- و درک پیام واقعی آن و درس آموختن از این تجربه و رهنمودگرفتن برای جهتگیریها و اقدامات آینده، به یک مطالعه دقیق علمی، دست بزنند. در این مطالعه، اقدامات ذیل توصیه میشود:
* ضرورت تحلیل منطقه به منطقه آراء: درصد شرکتکنندگان در جنوب و مناطق متوسط و پایین (از لحاظ مادی و اقتصادی) تهران، خلوتتر از دورههای قبل و درصد شرکتکنندگان در مناطق مرفّه و برخوردار شهر در شمال و شمال غرب، بسیار بیشتر بود؛ بهگونهای که تا ساعت 24.00 هم، صفهای طولانی در شعب اخذ رأی این مناطق، قابل مشاهده بود.
* ضرورت تحلیل صندوق به صندوق تعداد و ترکیب آراء؛
* ضرورت تحلیل تفاوت صندوقهای مساجد و دانشگاهها و ...؛
* ضرورت تحلیل مطالعه روندی صندوقها در مکانهای ثابت در انتخابات سالهای اخیر و تجزیه و تحلیل تعداد و ترکیب آراء آن صندوقها؛
* ...
این کلام نورانی مولا علی (ع)، به شدت به کار امروز ما میآید که: «ما اکثر العِبَر و اقلّ الاعتبار.» صحنههای عبرتآموز، بسیارند؛ اما عبرتگیرندگان از آنها، اندک میباشند.
* نگاه دو:
خداوند متعال در قرآن به پیغمبرش میفرماید: هُوَ الَّذی اَیَّدَکَ بِنَصرِه وَ بِالمُؤمِنین؛[6] خداوند تو را با نصرت خود و بهوسیله عزم و اراده و دستهای نیرومند مؤمنان و گامهای ثابت مؤمنان، کمک کرد؛ نقش مؤمنین، این است.[7]
رخدادهای انتخابات هفتم اسفند را، با نگاه دیگری نیز میتوان تأویل و تفسیر نمود؛ که چه بسا به واقعیت و به مصالح کشور و منافع ملت و با ملاکها و ارزشهای اسلام و انقلاب، قرابت و همسنخیِ بیشتری دارد:
1- باید این نکته را به همدیگر یادآوری و گوشزد کنیم و آنقدر تذکر بدهیم تا آویزه گوشمان شود و از بن دندان، باور نماییم که: مردمسالاری در جمهوری اسلامی ایران، یک امر کاملاً واقعی است. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) میفرمایند: «خود ملت، میزان است. ... میزان، رأی ملت است.»[8] مقام معظم رهبری نیز با همین باور و نگاه، معتقدند که: «کشور مال شما است، کشور مال ملّت است، صاحب کشور، ملّت عزیز ما است.»[9] گویا در زمان حضرت امام خمینی (ره)، جز حضرت ایشان و در عصر حاضر، جز مقام معظم رهبری (مدّظلّه العالی)، کسی واقعاً مردمسالاری و حق انتخاب برای مردم و میزان بودن رأی ملت را، باور ندارد و فقط شعار آن را دادهایم!!
البته میزان بودن رأی ملت؛ در مورد کسانی مصداق دارد که نظر خود را رسمی و با سازوکارهای قانونی، ابراز و اظهار میکنند؛ و نه کسانی که آن را- به هر دلیلی- اظهار نظر نمیکنند؛ و نه کسانی که خواستههای خود را، از مسیرهای غیرقانونی، تعقیب و مطالبه مینمایند.
اگر رأی و نظر مردم را اصل بدانیم و آن را مبنای اداره مردمسالارانة کشور بدانیم و بر اظهار این رأی و نظر، از مجاری قانونی تأکید داشته باشیم؛ تنها مسیر مطلوب و مقبول آن، شرکت در انتخابات است. انتخابات حقّ مردم است، مال مردم است.[10] و نیز: نفْس انتخابات، خیلی اهمّیّت دارد؛ این نعمت بزرگی است. ... انتخابات واقعاً نعمت بزرگی است. این هم از برکات نگاه روشن و عمیق امام بزرگوار ما بود. کسانی در همان زمان بودند که معتقد بودند [وقتی] حکومت اسلامی است، انتخابات لزومی ندارد؛ امام فرمود: نه! انتخابات باید باشد و منشأ اثر باشد، مردم تصمیم بگیرند، مردم انتخاب کنند و آنچه مردم میخواهند بشود. نتیجه این سیاست، این شد که مردم در کنار انقلاب و در وسط میدان باقی ماندند و تا امروز، بحمدالله باقی ماندهاند؛ چون خود مردماند که دارند انتخاب میکنند، خود مردماند که دارند تصمیم میگیرند. انتخابات، نعمت بزرگی است.[11]
در بیان دیگری، رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، با تأکید بر سازوکار انتخابات برای آگاهی از رأی و نظر مردم و بر کرسینشاندن و پیادهسازی آن، میفرمایند: انتخابات هم هست.
انتخابات هم بحمدالله آزاد است. وجود انتخابات، هم در جوّ داخلی یک احساس استقلال و هویّتی به مردم میدهد و احساس میکنند که همهچیز مال خودشان است- واقع قضیّه هم همین است؛ صاحب مملکت مردماند و خودشان تصمیم میگیرند، خودشان اقدام میکنند؛ هم در قوّه مجریّه، هم در قوّه مقنّنه، هم بالواسطه در مورد رهبری و بقیّه مواردی که انتخابات است- هم مایه آبرو و اعتبار در خارج از کشور است؛ در جوّ جهانی، حقیقتاً این انتخابات، مایه اعتبار و آبرو است. بنابراین، خود انتخابات، فینفسه یک امر بسیار مهم و یک نعمت بزرگ است.[12]
2- اگر مردمسالاری را پذیرفتیم؛ قواعد آن را نیز باید بپذیریم. این هم، از حق الناس است! امّا عرض کردیم انتخابات، حقّالنّاس است؛ (24/03/1392) این حقّالنّاس، امر مهمّی است. ... یک بُعد دیگر حقّالنّاس بودن، پذیرش نتیجه قانونی انتخابات است؛ [یعنی] وقتیکه به یک نتیجهای رسید و مراکز قانونی تصدیق کردند که این است؛ پذیرش این نتیجه [حقّالنّاس است]؛ ضدّ آن کاری که در سال ۸۸ انجام شد.[13] پذیرفتن دلی و با طیب خاطر، ملاک این قبول است و نه پذیرفتن تحمیلی و همراه با احساس تحقیرشدگی و بهضمیمه سرزنش رقیبان پیروز!!؛ و حتی نه احساس شکست و یأس و ناامیدی کردن در دل!!
بدترین و زشتترین نوع تن ندادن به رأی مردم، کاری بود که سران فتنه در سال 88 انجام دادند و بزرگترین پیروزی مردمسالارانه ملت ایران را، به کام آنان تلخ نموده؛ هزینههای جبرانناپذیری را بر ملت تحمیل کردند. آنها دشمن را خوشحال و امیدوار نمودند و صاحبان حقیقی انقلاب و شهیدداده ها و خون دلخوردهها و ... را، غرق حزن و اندوه ساختند. خسارات واردشده از سوی آن خائنانِ به ملت و مخالفان مردمسالاری و دست ردّ زدگان بر سینه ملت؛ به دلیل تمکین نکردن به انتخاب مردم و بیاحترامی به سلیقه و فهم ملت؛ زشتترین کاری بود که سران فتنه با هدایت اربابان خارجی خود- یعنی نظام سلطه- انجام دادند؛ و ضربهای که به ملت و کشور وارد کردند، حتی از ضربه صدام ملعون در تحمیل جنگ ویرانگر 8 ساله، نیز سختتر و زیانبارتر بود.
اینان، هنوز هم حاضر به معذرتخواهی از ملت و جبران آن گناه بزرگ نشدهاند و بر اسب عناد و لجبازی میتازند و به احسنت و مرحبای دشمنان، دل خوش کردهاند. «من نمیدانم بنا است که این خسارتهایی که در سال ۸۸ بر ما وارد شد؛ کِی جبران بشود؟ واقعاً نمیدانم! هنوز جبران نشده [است].»[14]
3- یادمان باشد که راهبرد انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مدّظلّه العالی)، حتی برای دشمنان و بدخواهان جاهل و فریبخورده نیز، جذب حداکثری است. قطعاً و یقیناً این نگاه و رویکرد راهبردی انقلاب اسلامی، در مورد ملت ایران و مردم خوب کشورمان، با اولویت بسیار بالاتری، باید مورد توجه قرارگیرد. نباید اجازه داد دشمن از فرصت انتخابات- که برای ملت، بهار همدلی و اتحاد و انسجام است- پاییز تفرقه و تشتّت و کینه و جدایی بسازد. یکی از این ترفندهایی که اخیراً یاد گرفتهاند و دارند إعمال میکنند، ایجاد دوقطبیهای کاذب است؛ دوقطبیهای دروغین.[15] ایشان در ادامه میفرمایند: انتخابات، مسابقه است؛ معلوم است در مسابقه، همه تلاش میکنند برنده بشوند؛ همه تلاش میکنند جلو بیفتند؛ طبیعت مسابقه، شور و نشاط و دوندگی و مانند اینها است؛ انتخابات، مسابقه است؛ یکی جلو میافتد، یکی عقب میماند؛ این، دشمنی نیست، این، عناد نیست، این، دوقطبی شدن نیست.[16] بنابراین، متهمکردن همه کسانی که به جریان رقیب رأی دادهاند؛ به بیدینی و ضدانقلابی بودن و مخالفت با منویات ولایت و نیز هُلدادن همه آنها به محدوده غیرخودیها و تنگکردن حلقه آن، اشتباه استراتژیک و کمک به تحقق خواسته دشمنان و کاملکردن پازل آنها است.
تنها استثنایی که در کشورمان، میتوان بر آن نام دوقطبی نهاد؛ صفبندی نیروهای انقلاب و دشمنان انقلابِ مردم ایران است: بله، در ایران اسلامی، یک دوقطبیای وجود دارد؛ دوقطبی انقلاب و استکبار. آن کسانی که تفالههای بازمانده از دوران غلبه استکبارند و هرکسی که دنبال آنها است، همفکر آنها است، بله، اینها با انقلاب بدند؛ این دوقطبی هست.[17] لذا ادبیات تولیدیِ دشمن، که برای ایجاد تفرقه و کینه، منتشر و پراکنده میشود؛ مناسب فضای جامعهای با حاکمیت دینی و ارزشی نیست. این تذکر، برای کارگزاران حکومت و نخبگان جامعه، الزامآورتر و دارای اهمیت افزونتری است: ما از ادبیّات سیاسی دشمن، استفاده نکنیم؛ من این مسئله را، بخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سیاسی و دولتی و غیردولتی و مانند اینها، تأکید میکنم؛ از ادبیّات دشمن، استفاده نکنید. [18]
ضمن اینکه نیروهای ارزشی، به خوبی آگاه هستند که با گناه نمیشود از حق دفاع کرد؛ و مدعی پیمودن راه حق و فضیلت شد. در منطق دینی و نزد شرع مقدس، هدف وسیله را توجیه نمیکند؛ و برای هدف مقدس، باید از ابزار مقدس استفاده نمود. لذا اگر یک مؤمن واقعی، اهل جدال هم باشد؛ قطعاً اهل مکتب جدال احسن[19] است؛ و اگر اهل دفاع هم باشد؛ قطعاً اهل دفاع احسن[20] خواهدبود.
4- حضور حدّاکثری در انتخابات- که یکی از دو خواسته مقام معظم رهبری از ملت بود- آنقدر دستآوردهای عظیم و عزیزی دارد؛ که نباید با طرح برخی کلمات و عبارات و ...، این دستآورد بزرگ ملت و پاسخگویی به خواست مقام عظمای ولایت، تحت الشعاع قرار گیرد: هرچه جمعیّت بیشتر در انتخابات شرکت کند، استحکام نظام و اعتبار کشور بالاتر خواهد رفت؛ هرچه بیشتر مردم شرکت کنند، اعتبار نظام بالا خواهد رفت. چون نظام، نظام مردمی است و واقع قضیّه این است که متّکی به عواطف مردم و احساسات مردم و انتخاب مردم و خواست مردم است. بنده این عقیده را [در مورد حضور] حدّاکثری از قبل هم داشتهام و همیشه هم رویش اصرار کردهام، این بار هم اصرار دارم و انشاءالله بیشتر هم دربارهاش صحبت میکنم.[21]
از منظر رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی، حضور در انتخابات، به منزله حمایت از عزت، استقلال و مقاومت ملی در کشور است: انتخابات در کشور ما، قدبرافراشتن ملّی است؛ ملّت با انتخابات، در مقابل دشمن سینه سپر میکند؛ عرضِ اندام میکند؛ اهمّیّت انتخابات این است. وقتی دشمن مشاهده میکند که بعد از ۳۷ سال، با اینهمه فشار، با این تحریمهای ظالمانه، با این تبلیغات غرضآلود و خباثتبار، نتوانسته است مانع مردم از بیعت با نظام بشود؛ عظمت این انقلاب در چشم او، هیبت پیدا میکند؛ ملّت ایران، عظمت پیدا میکند؛ انقلاب او، عظمت پیدا میکند؛ انتخابات این است. انتخابات، بهمعنای حمایت از عزّت ملّی و استقلال ملّی و بهمعنای ایستادگی ملّت ایران است.[22] هر کس با هر نیتی که به صحنه آمده؛ ابتدا وفاداری خود را به انقلاب اسلامی و آرمانهای ملت ایران، به منصه ظهور میرساند؛ و سپس درون همین نظم و قانون مستقر، دست به انتخاب میزند: انتخابات، نشان دادنِ وفاداری ملّت ایران است. یک ملّتِ قریب به هشتاد میلیونی، در این میدان پُر از دشمن، میدان مین، میدان مقابلهها و مبارزههای غرضآلود و خباثتآلود، اینجور شجاعانه، اینجور دلیرانه، حضور خودش را اعلام میکند؛ انتخابات این است. ببینید چقدر مهم است![23]
لذا ما باید از همه کسانی که- به هر دلیل- با صندوقهای رأی قهر کردهبودند و امروز در لبیک به دعوت رهبری بزرگوار، آشتی نمودند؛ و در تعیین سرنوشت خود و کشورشان و اعتلای نام ایران عزیز و سربلندی و پیشرفت آن، مشارکت نمودند؛ صمیمانه تشکر کنیم. این صحبت و تأثیر سخن رهبر عزیزمان بود که توانست صدها هزار نفر بیگانه یا قهرکرده با صندوق را، به صحنه انتخابات آورد. این کار پسندیدهای نیست که آقا بفرمایند هرکس با نظام و رهبری هم مشکل دارد بیاید؛ ایران مال همه است؛ برای سربلندی ایران بیایید؛ و ...؛ حال که جمعیتی- به هر تعداد- این ندای رهبری را لبیک گفتهاند؛ ما اخم کرده و از حضور آنها- به جای خوشحالی و خیر مقدم- اظهار ناراحتی کرده و یا حتی تعرض لفظی داشته باشیم. ما باید به حکم وظیفه دینی و انقلابی، سعی کنیم این نخ اتصال آنها را به نظام اسلامی، روز به روز محکمتر و قطورتر نمائیام؛ و بر تعلق خاطر آنها به جمهوری اسلامی عزیزمان، بیافزاییم.
5- جریان اصولگرای حقیقی، با تمسک به کریمه: «... لِکیلا تَحْزَنُوا عَلی ما فاتَکمْ وَ لا ما أَصابَکمْ وَ اللَّهُ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ[24] ... تا سرانجام بر آنچه از کف دادهاید و برای آنچه به دست آوردهاید اندوهگین نشوید؛ و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.» و کریمه: «لِکیلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکمْ وَ اللَّهُ لا یحِبُّ کلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ[25] تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگین نشوید و به [سبب] آنچه به شما داده است شادمانی نکنید؛ و خدا هیچ خودپسند فخرفروشی را، دوست ندارد.»؛ نگاه به رفتار سبُک و نامناسب و کلام و ادبیات معدود افراد مدعی وابستگی به جناح رقیب نکنند و فریب اغواگری آنها را نخورند و از مدار حق و انصاف، خارج نشوند؛ و با متانت و بزرگواری، با رقیب پیروز، برخورد کنند؛ و حتی به آنها، درس مروّت و مشیِ سیاسی درست را، بیاموزند. گرچه خوشبختانه در جریان پیروز، عناصر ارزشمداری هستند که اصول رقابت سیاسی همراه با اخلاق را، پاس داشته و عنان سرکشان جناح خود را، کشیدهاند!
کلام نورانی و هدایتگر قرآن، گویی همین ایام و برای مخاطبان جامعة امروز ما، نازل شده است؛ و هم دوای درد و ناراحتیهای مؤمنان و هم حکمت آن را- توأمان- بیان مینماید: «إِنْ یمْسَسْکمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْک الْأَیامُ نُداوِلُها بَینَ النَّاسِ وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یتَّخِذَ مِنْکمْ شُهَداءَ وَ اللَّهُ لا یحِبُّ الظَّالِمینَ.[26] اگر به شما آسیبی رسیده، آن قوم را نیز آسیبی نظیر آن رسید؛ و ما این روزها [ی شکست و پیروزی] را میان مردم به نوبت میگردانیم [تا آنان پند گیرند] و خداوند کسانی را که [واقعاً] ایمان آوردهاند معلوم بدارد، و از میان شما گواهانی بگیرد، و خداوند ستمکاران را دوست نمیدارد. وَ لِیمَحِّصَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا وَ یمْحَقَ الْکافِرینَ.[27] و تا خدا کسانی را که ایمان آوردهاند خالص گرداند و کافران را [به تدریج] نابود سازد.» لذا با رجوع به این منبع هدایت الهی، باید برای امروز و هر روزمان، رهنمود گرفته و خود را فقط در مسیر هدایت آن، قرار دهیم؛ و دغدغه نهایی ما، شناخت وظیفه در هر مقطع و توفیق انجام آن باشد.
انتخابات در کشور ما در همة سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سالم برگزار میشده و برگزار شد؛ لذا اگر نتایج بدست آمده، مورد نظر و مطلوب ما نبود؛ اجازه ایجاد تردید در مورد سلامت انتخابات و زیرسؤال بردن نتیجه انتخابات و دستاندرکاران آن را، نداریم.
باید در نقدها و بیان نگرانیها، به این مهم توجه داشته باشیم که تأییدشدههای شورای محترم نگهبان، نه ضدانقلاب و نه بیدین هستند؛ اصل بر این است که همه این افراد، کف صلاحیتها را دارند؛ اما در بین این افراد صالح، عقل و تجربه به انتخاب اصلح، توصیه میکند. انتظار میرفت که انتخابکنندگان، به جای رضایت به انتخاب در کف واجدین شرایط، دست به انتخاب در بَر و برتر بزنند؛ که بسیار پسندیدهتر بود- و حتماً به گمان خود، چنین کردند. ضمن اینکه جای بحث صالح و اصلح، در دوران رقابت و تا مرحله انتخاب بود؛ و بعد از این، ملاک ارزیابیها و قضاوتها، عملکرد منتخبان ملت است. یکی از کارهایی که آنها امروز بجدّ دنبال میکنند؛ این است که شورای نگهبان را تخریب کنند؛ ببینید برادران و خواهران عزیز! تخریب شورای نگهبان، معنا دارد. آمریکاییها از اوّل انقلاب، با چند نقطه اساسی در کشور و در نظام جمهوری اسلامی، بشدّت مخالف بودند؛ که یکیاش شورای نگهبان بود. سعی کردند، تلاش کردند و از بعضی افراد داخلی غافل و بیتوجّه هم، سوءاستفاده کردند؛ بلکه بتوانند بساط شورای نگهبان را جمع کنند- البتّه نتوانستند و نمیتوانند-؛ حالا درصددند تصمیمهای شورای نگهبان را، زیر سؤال ببرند. معنای این کار چیست؟[28] در انتخاباتهای کشور ما، گاهی طبقه متوسط و پایین، انگیزه قویتری برای حضور در صحنه دارند؛ و در نتیجه، آنها سرنوشت انتخابات را تعیین میکنند. گاهی نیز طبقات بالا، حضور پرشمارتری پیدا نموده؛ سهم و دستآورد بیشتری خواهندداشت. لذا جای نگرانی کلی و جدی نیست.
6- باید با درکی درست از پیام انتخابات و تلقی صحیح از دستآوردهای آن و پرهیز از سیاه نمایی و القای ناامیدی و یأس در مردم و بویژه متدینین و نیروهای انقلابی؛ آب به آسیاب دشمن نریزیم؛ اطلاعات دشمن را تکمیل نکنیم؛ و اهداف محقق نشدة دشمن را، محقق نسازیم.[29] مراقب باشیم با کدهایی که آمریکا بعد از انتخابات میدهد؛ ناخواسته کارهای ناتمام آنها را، به اتمام نرسانیم.
جمعبندی:
انتخابات برای همه آزمون است: دست اندرکاران، مجریان و ناظران، برندگان و بازندگان، حامیان و رقیبان، احزاب و جریانات و ...:
برادران عزیز! امروز روز حسّاسی است، روزگار، روزگار فوقالعاده حسّاسی است. یک دستگاه پیگیر و یک جبهه فراگیر، علیه انقلاب اسلامی مشغول کارند؛ پول به بازار میآورند؛ سلاح به بازار میآورند؛ توطئه میآورند؛ به قول خودشان- اتاقهای فکر دارند و دائم دارند کار میکنند؛ علّت هم این است که احساس خطر میکنند. حق با آنها است، واقعاً باید احساس خطر کنند؛ چون فکر اسلامی، از محدوده نظام جمهوری اسلامی خارج شده. خودش خارج شده [است].[30] علت العلل دشمنیهای دشمنان انقلاب اسلامی و ملت ایران، در همین جمله مقام معظم رهبری نهفته است. آنها با منشأ و منبع جریان قدرتمندی که نظم خودساخته و ظالمانه جهانی آنها را برهم زده و امنیت و آرامش و پیشرفت را حق همه ابناء بشر میداند؛ و با ظلم و فساد و تبعیض، درافتاده است؛ دشمنی و کینه پایان ناپذیری دارند؛ و به چیزی کمتر از نابودی و انحراف این نهضت الهی و نجاتبخش، رضایت نمیدهند: «وَ لَنْ تَرْضی عَنْک الْیهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتَّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ...[31] و هرگز یهود و نصاری از تو راضی نمیشوند، مگر آنکه از کیش و مرام آنان پیروی کنی.» اما آنها باید بدانند که: این یک فکری است که امروز در دنیای اسلام منتشر شده است و یک جاهایی، انسانهای قوی و کارآزمودهای را پرورش داده و تربیت کرده؛ لذا احساس خطر میکنند. فکر هم میکنند که کانون این حرکت عظیم و همهگیرِ اسلامی، جمهوری اسلامی است؛ باید اینجا را بمباران فکری و بمباران سیاسی بکنند و دارند میکنند؛ انواع و اقسام کارها را میکنند: پول خرج میکنند، توطئه میکنند، میروند و میآیند- در سطوح مختلف- که با جمهوری اسلامی، با ایران اسلامی، چهکار کنیم.[32]
نسخه شفابخشی که رهبر حکیم انقلاب برای این مقطع از تاریخ اسلام و ایران اسلامی، توصیه میکنند؛ اینگونه است: علاج کار کشور، عبارت است از بیداری مردم، حفظ انگیزههای ایمانی مردم، بهکار گرفتن جوانان پُرانگیزه و مؤمن، و تقویت درونی کشور؛ این، تنها راه است. ملّت ایران، باید از درون قوی بشود؛ اقتصادش، قوی بشود؛ علمش، قوی بشود؛ دستگاههای مدیریّتیاش، قوی بشود؛ و بالاتر از همه، ایمانش روزبهروز قویتر بشود. این، راه علاج است؛ این همان راهی است که تا امروز، ملّت ایران رفته است. و دشمنانی میخواستند این انقلاب را- آن روزی که یک نهال باریکی بود- از زمین بکَنند و نابود کنند و نتوانستند. امروز، همان نهال باریک، تبدیل شده است به یک درخت تناور: کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اصلها ثابِتٌ وَ فرعها فِی السَّمآءِ * تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها؛[33] امروز، انقلاب این است. امروز دشمن غلط میکند که به فکر برافکندن انقلاب باشد. مردم، اتّحاد خودشان را حفظ کنند؛ یکپارچگی خودشان را حفظ کنند؛ یکصدایی خودشان را در دفاع از انقلاب و اصول انقلاب و آرمانهای انقلاب، حفظ کنند. مسئولین محترم کشور که علاقهمند به سرنوشت این کشورند؛ کار را بهخاطر خدا و برای رضای خدا، برای مردم انجام بدهند؛ به نیروهای داخلی اعتماد کنند و تکیه کنند[34].
و سخن آخر اینکه:
همچنان که با کلام امام و مقتدای خود، این نوشته را آغاز کردیم؛ این رشته نور را، نیز حسن ختام قرار دادهایم:
برادران عزیز، خواهران عزیز، فرزندان عزیز من، جوانان! هرچه انتخاب کنید برای خودتان انتخاب کردهاید. انتخاب خوب شما، به خود شما برمیگردد؛ اگر انتخاب با غفلت انجام بدهید- که انتخاب بدی از آب دربیاید و از کار دربیاید- بدیاش به شما برمیگردد؛ خاصیّت کار این است. با اختیار و با اراده، دارید یک اقدامی را انجام میدهید؛ سعی کنید کار را، درست انجام بدهید. اگر درست و با دقّت انجام دادید؛ دو فایده میبرید: اوّلاً خدای متعال از شما راضی میشود که کار را درست انجام دادهاید؛ ثانیاً نتیجه کار، به احتمال زیاد نتیجه درست خواهدبود.[35]
و آخر دعوینا ان الحمد لله رب العالمین
*سید رضا حسینی
[4] - بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور- 14/10/1394
[5] - نماز 4 رکعتی را نصف و 2 رکعت خواندهاند.
[6] - انفال، آیه ۶۲
[7] - بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی- 1394/11/28
[8] - صحیفه امام- ج 8- ص 173
[9] - بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی- 1394/11/28
[10] - بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور- 14/10/1394
[11] - بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور- 14/10/1394
[12] - همان
[13] - همان
[14] - همان
[15] - بیانات در دیدار مردم نجفآباد- 05/12/1394
[16] - همان
[17] - بیانات در دیدار مردم نجفآباد- 05/12/1394
[18] - همان
[19] - ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّک بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّک هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ. (النحل: 125) با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوهای] که نیکوتر است مجادله نمای. در حقیقت، پروردگار تو به [حال] کسی که از راه او منحرف شده داناتر، و او به [حال] راهیافتگان [نیز] داناتر است.
[20] - ادْفَعْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یصِفُونَ. (المؤمنون: آیه 96) بدی را به شیوهای نیکو دفع کن. ما به آنچه وصف میکنند داناتریم. وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتی هِی أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذی بَینَک وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کأَنَّهُ وَلِی حَمیمٌ (فصلت: آیه 34) و نیکی با بدی یکسان نیست. [بدی را] به آنچه خود بهتر است دفع کن؛ آنگاه کسی که میان تو و میان او دشمنی است، گویی دوستی یکدل میگردد.
[21] - بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور- 14/10/1394
[22] - بیانات در دیدار مردم نجفآباد- 05/12/1394
[23] - همان
[24] - آل عمران- 153
[25] - الحدید- 23
[26] - آلعمران: آیه 140
[27] - آلعمران: آیه 141
[28] - بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی-1394/11/28
[29] - به یاد داریم که در ماجرای حمله آمریکا به طبس و وقوع آن معجزه بزرگ و امداد الهی، آمریکاییها اعلام کردند که نگران اسناد ارزشمند موجود در بالگردهای جامانده در ایران هستند؛ و بنی صدر خائن، دستور بمباران آنها را- به قیمت کشته شدن سردار شهید محمد منتظر قائم- صادر میکند. [کی این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مأمور خدا بودند، باد مأمور خداست، قوم عاد را باد از بین برد. این باد مأمور خداست، این شنها همه مأمورند. (صحیفه امام- ج 12- ص 380) ... آنها در طبس آمدند و گمان کردند که میتوانند نیرو پیاده کنند و میتوانند بیایند و به بهانه خارج کردن گروگانها، ایران را قبضه کنند؛ و خدای تبارک و تعالی شنها و بادها را فرستاد و آنها را شکست داد. (صحیفه امام- ج 16- ص 106)]
[30] - بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور- 14/10/1394
[31] - البقرة: آیه 120
[32] - بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور- 14/10/1394
[33] - سوره ابراهیم، بخشی از آیات ۲۴ و ۲۵؛ «... مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است؛ میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد ...»
[34] - بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی- 1394/11/28
[35] - بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی- 1394/11/28